به گزارش خبرنگاران گروه فرهنگ، هنر و رسانه گزارش خبر، کتاب «عشق تدریجی یک زن» به نویسندگی عاطفه غلامزاده، توسط «کاوه نادی حیدری» نقد و بررسی شد.
باد
به لهجه ی
خداحافظی
تکان می دهد درخت را
تا تغییر ، ایستاده مُردن
رفتن باشد ...
«دریچهای رو به مهر این شعر»
من بین تمام اشعار کتاب عاطفه غلامزاده عزیز سعی کردم شعری رو انتخاب و تمجید و برسی و پایان نامه کنم که به سبک و سیاق و سلیقه بنده باشد که این شعر باب دلم بود و انتخاب کردم
این شعر کوتاه ترین شعر شما و اولین شعر کتاب «عشق تدریجی یک زن» بود.
چونان که باد در شعر شما
جمله کلیدی شعر محسوب و محجوب میشود !
همانطور که باب این شعر کوتاهِ زیبا را خوانید ،
میتوانیم یک ایدئولوژی مقبولی ازش دریافت کنیم شما توجه کنید به جمله ... جمله بندی خانم غلامزاده که میگوید باد به لهجه ی خداحافظی تکان میدهد درخت را ، ما در اینجا میتوانیم درخت را به انسان و یا یاری که رفته است تشبیه کنیم و حتما در ذهن تان بیان میشود چرا باد!
به قول استادم شمس لنگرودی اگر شما در گزیده شعر هایکو یا حتی سپکو شعر باد را ندیدید
و یا شاعر باد را نادیده بگیرد
یعنی آن شعر رنک و لعاب ندارد !
یا حتی زو زو باد باب شعر
حالا به بخش پر مفهوم و پر مهر این شعر
و این مصرع زیبا میرسیم که «باد» اینجا علیرغم که در این ایهام هم میشه محک زد که معنی متن آلبر کامو که میگوید ایستادن مردن ،
و جناب شاهین نجفی در یکی ترانهاش بیان میکند،
وقتی جالب میشه که شاعر قوی ما خانم غلامزاده خورده...خورده کلمات بازی میکنه و تغییر در این کلمات به وجود میاره که کار هر شاعری نیست که ایستادن مردن در این شعر همان رفتن است !!!
و در پایان نامه یادی کنیم یکی از شعرهای استادم شمس لنگرودی که میگوید:
باران
به زبان مادریم حرف میزند
به زبان گل ها، قایق ها ...
و چقدر ریتم ترانی در این شعر و شعر خانم غلامزاده موج میزند و میشه گفت جذابیت شعری در همین ریتم ترانهای ها هست !
خلاصه بنده از این شعر بسیار بسیار استفاده نمونده و لذت کاملی را متحمل شدم.
موفقیت و پیروزی شما شاعران عزیز سرزمینم در هر سبک شعری شامل حال و احوال خوب بنده میشود ، مخصوصا شما عاطفه غلامزاده عزیز.
و بی صبرانه منتظر چاپ کتاب بعدی شما هستم.
ـ کاوه نادی حیدری
تهران - ۱۴۰۳/۷/۲۶